سخت ترین سوالات بیشتر کارآفرینان با گسترش بین المللی مواجه خواهند شد. اینکه آیا باید، چه زمانی، به کجا و چگونه گسترش داد، همه شامل انبوهی از ملاحظات پیچیده است. خطرات زیاد است: موفقیت می تواند به معنای ایجاد یک تجارت جهانی چند میلیون دلاری باشد، در حالی که شکست اغلب می تواند برای دوام بلندمدت یک استارت آپ کشنده باشد.
خوشبختانه، گسترش بین المللی نباید یک قمار کور باشد. با تحقیق و استراتژی مناسب همراه با دانش رایجترین دامها، بنیانگذاران میتوانند ریسکهای زیادی را کاهش دهند و به استارتاپ خود بهترین شانس را برای موفقیت بدهند.
به طور طبیعی، بسیاری از عواملی که ما نیاز به بررسی آن ها داریم، به طور قابل توجهی بین بخش های عمودی فناوری متفاوت است. برای سهولت، روی استارتآپهای متوسط تمرکز میکنیم که مستقیماً به مصرفکنندگان میفروشند. با این حال، اگر یک استارتآپ B2B را اداره میکنید، ناامید نشوید، زیرا رویکردی که من شرح خواهم داد ممکن است به طور گسترده در تجارت شما نیز اعمال شود.
با ماندن در خانه بزرگ شوید
اشتباهی که اغلب با آن مواجه میشویم این است که کسبوکارها گسترش را به خودی خود یک هدف میدانند تا حرکتی که برای تحقق یک استراتژی تجاری به وضوح تعریف شده ضروری است. ممکن است تمایل به عجله در روند بدون انجام تمام بازتاب عینی مورد نیاز وجود داشته باشد. مهم است که از خود بپرسید، با این ریسک، آیا گسترش بین المللی تنها راه تحقق رویاهای شما برای کسب و کارتان است؟ اگر چنین است، آیا واقعاً آماده هستید؟
ممکن است از طریق شانس یا نبوغ، کسب و کار شما در کشور خود با حداقل هزینه بازاریابی رونق گرفته باشد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این اتفاق در خارج از کشور رخ دهد.
در رابطه با «آماده» بودن، موفقترین کسبوکارهای مصرفکننده از بازار خانگی خود استفاده میکنند تا محصول خود را اصلاح کنند، تیم و زیرساخت خود را بسازند، و به طور انتقادی یاد بگیرند که کسبوکار خود را با تغییر انتظارات و تقاضای مصرفکننده تطبیق دهند. به طور کلی کسب تجربه و مرتکب اشتباهات در داخل کشور به جای خارج از کشور بسیار ارزان تر است. اگر پس از بررسی این سؤالات، آماده پاسخگویی هستید، عالی است! کجا باید بری؟
با سوالات ساده شروع کنید
مطلقاً هیچ جایگزینی برای تحقیق وجود ندارد و شما هرگز نمی توانید به اندازه کافی انجام دهید. ابتدا باید نقاط داده را از پایگاه مشتریان فعلی خود جمع آوری کنید. در دنیای ایدهآل، درصدی از فروش از مشتریان بینالمللی حاصل میشود، و این اطلاعات ممکن است در ظاهر به تقاضای بالقوه در یک منطقه خاص اشاره کند.
با این حال، این به هیچ وجه قطعی نیست. فروش ممکن است در یک کشور خاص صرفاً به دلیل زبانی که وبسایت شما به آن استفاده میکند یا، اگر از طریق یک پلتفرم شخص ثالث به فروش میرسانید، به دلیل اینکه پایگاه مشتری کجاست، متمرکز شود. به سفر مشتری و چگونگی نوسانات علاقه در طول زمان توجه کنید. تقاضای ثابت یا جهش های دور می تواند نشان دهنده سقفی در آن بازار یا یک عامل خارجی باشد که داده ها را منحرف کرده است.
گام بعدی این است که مکانها را در فهرست نهایی قرار دهید. کشورهایی که منطقه زمانی، فرهنگ تجاری، زبان و چارچوب قانونی و نظارتی مشابهی دارند، باید در صدر فهرست قرار گیرند.