فرض اینکه آنچه روی یک پلتفرم کار می کند روی پلتفرم دیگری نیز کار می کند، یک اشتباه رایج در بازاریابی دیجیتال است.
من همیشه آن را در تبلیغات می بینم – کسی که نتایج عالی از جستجو به دست می آورد با شبکه های اجتماعی مبارزه می کند و بالعکس.
و سپس یوتیوب وجود دارد.
نه واقعاً جستجو و نه کاملاً اجتماعی، بلکه پلتفرمی است که در آن با محتوای ارگانیک برای جلب توجه و زمان رقابت میکنید.
یک کلمه کلیدی یکسان می تواند ده ها هدف متفاوت یا اصلاً نداشته باشد. و قرار دادن تبلیغ شما مهم تر از همیشه است.
برای تسلط بر YouTube نیاز به درک عمیقی از چالشها و خواستههای مخاطبان، بهعلاوه چگونگی، زمان و چرایی استفاده از این پلتفرم است.
در اینجا هفت درس مهم از تبلیغات YouTube آورده شده است که باید به روش دشوار – و گران قیمت – یاد می گرفتم، بنابراین امیدواریم نیازی به این کار نداشته باشید.
1. یوتیوب است نه واقعا اجتماعی
فیسبوک و اینستاگرام با اجازه دادن به تبلیغکنندگان، نمایش تبلیغات، کلیک کردن و فروش را خراب کردند. هدف گذاری موثر بود و چرخه فروش را به شدت متراکم کرد.
اما من فکر می کنم که عمدتاً توسط چارچوب ذهنی مصرف کننده در هنگام استفاده از این سیستم عامل ها هدایت می شود.
حوصله تان سر رفته، در حال پیمایش هستید و به دنبال سرگرمی هستید.
بنابراین وقتی تبلیغی را می بینید که توجه شما را به خود جلب می کند، احتمالاً به سرعت فرآیند پرداخت را انجام می دهید. شاید بلافاصله یا در عرض 24 ساعت – معمولاً در عرض هفت روز.
از سوی دیگر، کاربران یوتیوب بیشتر در حالت Netflix یا fix-it هستند. شما در حال تماشای محتوا هستید یا یاد می گیرید که چگونه کارها را انجام دهید.
و با Shorts، یک جزء اسکرول بی پایان مانند TikTok وجود دارد. (اما حتی TikTok به خوبی فیس بوک و اینستاگرام تبدیل نمی شود.)
با تبلیغات YouTube، قیف را تغذیه می کنید و آگاهی ایجاد می کنید.
تبلیغات شما برند شما را در رادار مردم قرار می دهد، اما احتمال اینکه بلافاصله تبدیل شود بسیار کمتر است. ممکن است کمی طول بکشد و نیاز به بودجه بیشتری داشته باشد.
2. یوتیوب هم هست نه به طور کامل جستجو کنید
وقتی مردم به تبلیغات YouTube فکر می کنند، معمولاً به ویدیوهایی فکر می کنند که قبل، در حین و بعد از محتوا ظاهر می شوند.
همچنین تبلیغات متنی در بالای صفحه نتایج جستجوی YouTube ظاهر میشوند که از کمپینهای جستجو که هدف قرار دادن شرکای جستجو را انتخاب کردهاند و همچنین کمپینهای Discovery و Performance Max میآیند. آنها محور این مقاله نیستند، اما حضور آنها مرتبط است.
برخلاف سایر کانالهای اجتماعی پولی، YouTube به شما امکان میدهد افراد را بر اساس چیزی که اخیراً جستجو کردهاند، هدف قرار دهید.
شما می توانید مخاطبی را پیرامون کلمات کلیدی ایجاد کنید و هر کسی که کلمه کلیدی خاصی را جستجو می کند در آن مخاطب قرار می گیرد.
با این حال، آنها در آن زمان به دنبال آن چیزی نیستند. بله، آنها ممکن است علاقه مند باشند، اما در بازار نیستند یا فعالانه جستجو نمی کنند. این بدان معناست که هدف جستجو در YouTube دارای تاخیر است یا حتی منقضی شده است.
این به معنای خطر خاموش بودن قصد نیست.
وقتی کسی جستجو می کند [marathon training plan] در گوگل، هدف کلمه کلیدی نشان می دهد که احتمال زیادی وجود دارد که آنها به محصولاتی مانند کفش های دویدن، لباس های فشرده، پوشیدنی های تناسب اندام و غیره نیاز داشته باشند.
درعوض، همان پرس و جو در یوتیوب ممکن است به پیوند Shorts در مورد آنچه که یک سازنده برای آماده شدن برای ماراتن خود خورده است، یا ممکن است برای یک ویدیوی خاص بر اساس عنوان یا محتوای آن باشد.
هیچ راهی برای اطمینان از قصد وجود ندارد. به همین دلیل است که پیشنهاد میکنم YouTube را بهعنوان یک کانال توجه و آگاهی به جای یک کانال متمرکز بر تبدیل نگاه کنید.
به عبارت دیگر، “گام بعدی” از YouTube باید قانع کننده باشد.
3. از جنبه ارگانیک غافل نشوید
من نسبت به تبلیغات دیجیتال خوش بین هستم، اما معتقدم بهترین نتایج از برندهایی با حضور ارگانیک قوی حاصل می شود.
حضور ارگانیک قوی YouTube در Shorts و ویدیوهای استاندارد به این معنی است که اگر افراد در کانال شما قرار بگیرند، چیزی برای لذت بردن وجود دارد.
پاسخ دادن به سؤالات، مشارکت با تأثیرگذاران در فضای محصول شما، و معرفی شورت های خود با محتوای نیمه تبلیغاتی می تواند به جای اجرای تبلیغات و هیچ چیز دیگری، این قیف را کوتاه کند.
تعداد بازدیدها و معیارهای کمپین تبلیغاتی شما نیز در معیارهای کلی کانال شما به حساب می آید.
با هم کار می کند، و گاهی اوقات، زمانی که یک کمپین تبلیغاتی را اجرا می کنید، به شما کمک می کند افزایش ارگانیک خود را افزایش دهید، زیرا مردم محتوای دیگر شما را تماشا می کنند.
آنها در کانال شما مشترک می شوند و ویدیوهای شما را به اشتراک می گذارند که الگوریتم را تغذیه می کند.
دریافت خبرنامه جستجوی روزانه بازاریابان به آن تکیه می کنند.
4. هر کاری را برای محافظت از برند خود انجام دهید
یکی از بزرگترین نگرانی های هر تبلیغ کننده در YouTube حفظ یکپارچگی برند است.
چگونه مطمئن شویم که مارک های مشتری و کارفرمای ما در محتوا یا کانال هایی که نمی خواهند با آنها مرتبط شوند نشان داده نمی شوند؟
در تنظیمات، میتوانید «دستههای حساس» محتوا را برای حذف در سطح کمپین انتخاب کنید.
برای کمپینهای اکشن ویدیویی استاندارد، میتوانید هدفگیری برای مخاطبان و علاقهمندیها فراهم کنید – هدفگیری مبتنی بر محتوا با استفاده از کلمات کلیدی، موضوعات و مکانها متوقف شده است.
اما میتوانید برای کسانی که نباید تبلیغات شما را بر اساس چندین واجد شرایط ببینند، حذف مخاطب ایجاد کنید.
برای مثال، ممکن است بخواهید خریداران اخیر یا گروهی را بر اساس سن یا جنسیت مستثنی کنید.
5. هرگز آن را تنظیم نکنید و آن را فراموش نکنید
به نظر من اتوماسیون گوگل تا حد زیادی سودمند است، اما همیشه کمپین هایم را زیر نظر دارم تا هیچ چیز به شانس نماند.
حتی با تنظیم کامل هدف گذاری، ممکن است در مقابل افرادی قرار بگیرید که علاقه ای به پیشنهاد شما ندارند. هر گونه اطلاعات اضافی که می توانم ارائه کنم، سیستم را بهبود می بخشد.
آژانس PPC Leadocity اخیراً یک کمپین ویدیویی راه اندازی کرده است که برخی از استثناهای هدف گذاری آنها را دور زده است.
این فقط در کمپینهای ویدیویی آنها و فقط با فعال کردن هدفیابی بهینه رخ میدهد.
کمپینهای برنامه و نمایش، و کمپینهای ویدیویی که در هدفیابی بهینه شرکت نکرده بودند، بیتأثیر بودند.
تنها راه انصراف این بود که با نماینده Google Ads تماس بگیرید و در لیست سفید برنامه قرار بگیرید.
این مثال دیگری است که ممکن است گوگل و تبلیغکنندگان با هم درگیر شوند. Google محصول خود را به خوبی می شناسد، اما تبلیغ کنندگان می دانند حساب ها و مشتریان ما به چه چیزی نیاز دارند.
با چندین تغییر در نحوه عملکرد هدفگذاری و مکانیابی ویدیو، میدانم که بسیاری از افراد از جمله خود من این قابلیتها را از دست خواهند داد.
اما این همینه که هست. اگر میخواهیم کمپینهای سودآور را ادامه دهیم، باید خود را وفق دهیم.
توصیه من: در صورت نیاز از حذف برنامه های انبوه استفاده کنید. “mobileappcategory::69500” را در موارد استثنا وارد کنید.
6. از داده های واضح و مفید بهره ببرید
حتی به عنوان کسی که دوست ندارد از انتخاب های گوگل شکایت کند، اعتراف می کنم که کمبود داده در گزارش عبارات جستجو محدود کننده است.
به همین دلیل است که من واقعاً از سطح جزئیات موجود در تجزیه و تحلیل کمپین ویدیویی قدردانی می کنم.
داراییهای ویدیویی که از طریق کمپین حداکثر عملکرد ارائه میشوند این جزئیات را ندارند، اما کمپینهای YouTube معمولی گزارشهای دقیق مکانیابی، مخاطبان مصرفکننده، جنسیت و جمعیتشناسی را نشان میدهند.
این گزارش قوی تر از بسیاری از گزارش های کمپین دیگر و کاملاً دقیق است. میتوانید ببینید کاربر هنگام کلیک کردن روی تبلیغ شما روی چه برنامهای بوده و چه ویدیو یا کانالی را در YouTube تماشا کرده است.
از این داده ها برای تصمیم گیری بهتر در مورد خلاقیت، مکان ها، بودجه و موارد دیگر استفاده کنید.
مانند همه کانالها، YouTube سزاوار جایگاهی در استراتژی بازاریابی شما است که ظریفتر از «ما میتوانیم اینجا پول خرج کنیم» است.
نه تنها به عنوان بخشی از یک ترکیب گسترده تر، بهترین عملکرد را دارد، بلکه به ندرت به تنهایی خوب عمل می کند.
اجرای تبلیغات در یوتیوب بدون حضور در هر جای دیگری احتمالاً دستاورد بسیار کمی خواهد داشت.
حتی یک برند بزرگ با سئوی فوق العاده خوب می تواند این دو دارایی را به نفع خود حساب کند.
اگر همه چیزهای دیگر بین دو محصول برابر باشد، مردم احتمالاً محصولی را که در جاهای دیگر دیدهاند (پرداخت و ارگانیک) میخرند.
هنگامی که آن کانال های دیگر – جستجو، خرید، حداکثر عملکرد، اجتماعی پولی – را اشباع کردید، احتمالاً شروع به جستجوی مکان جدیدی برای صرف بودجه خود خواهید کرد.
برای تجارت الکترونیک، معمولاً حول محور محصولات و پرفروشترین محصولات شما میچرخد.
ساختن بر روی چیزی در آن مرحله به این معنی است که میدانید بر اساس آنچه در جاهای دیگر فروخته شده است، چه چیزی را میخواهید تبلیغ کنید.
زمانی که یوتیوب بیشتر از اینکه مفید باشد ضرر می کند
دو سناریو وجود دارد که در آن من تبلیغات YouTube را به عنوان ریسک بیشتر از پاداش طبقه بندی می کنم.
- وقتی بودجه شما کم است. احتمالاً بهتر است منتظر بمانید تا مقدار بیشتری برای کار با آن به دست آورید. نتایج محدودی در یوتیوب دریافت خواهید کرد و انواع کمپین های دیگر را بسیار نازک پخش می کنید و خود را از دو جهت محدود می کنید.
- زمانی که نوع و کیفیت خلاقیت مناسبی ندارید. به یاد داشته باشید که مصرف کننده در حالت «من را سرگرم کن» یا «به من بیاموز» است، بنابراین آگهی شما باید دارای همان الگوی وقفه باشد.
مانند قلاب ویدیویی است که در شبکه های اجتماعی پولی برای آن فشار می آورید، اما حتی قوی تر است، زیرا سه ثانیه فرصت دارید تا آنها از آن رد شوند.
اغلب، حتی ویدیوهای طولانی نیز می توانند به خوبی کار کنند – اگر بتوانید با یک داستان یا محتوای خوب توجه آنها را جلب کرده و حفظ کنید.
جلب توجه مخاطب مستلزم این است که بدانیم آنها چه چیزی را تماشا می کنند و چه چیزی موثر است.
تا زمانی که ندانید که چگونه به نظر می رسد، بودجه خود را بر جایی متمرکز کنید که می تواند بهترین تاثیر را در کسب و کار شما داشته باشد.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً سرزمین موتور جستجو نیست. نویسندگان کارکنان در اینجا فهرست شده اند.