این مقاله در ادامه می آید مقاله ای که من نوشتم که به شش ایده فین تک از دهه اول فین تک نگاه می کرد که نتوانستند به جریان اصلی تبدیل شوند – مشاوره خرید/فروش/نگهداری مبتنی بر الگوریتم، تقلید تجارت، وام دهی P2P، بیمه P2P، بیمه درخواستی، و برنامه ریزی مالی مستقل. برنامه ها اما داستان چیزهای بیشتری دارد. با توجه به علاقه شدید به بخش فینتک، ارزش بررسی سه مفهوم دیگر را دارد که در ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسیدند، اما تا حد زیادی نتوانستند صنعت خدمات مالی را تغییر دهند.
قبل از غواصی، مهم است که یک بار دیگر ابتدا نحوه طبقه بندی “شکست” را تعریف کنیم. این مقاله بر روی برجسته کردن نابودی استارتآپهای فینتک پرمخاطب یا طرحهای شکستخورده مختلف فینتک توسط شرکتهای بزرگ (مانند BloombergBlack یا SmarthWealth UBS) متمرکز نیست.
این ایدهها با هیاهو و شتاب به وجود آمدند، اما در نهایت نتوانستند روشی که افراد عادی پول خود را مدیریت میکنند، تغییر دهند.
در عوض، این قطعه بر فین تک تمرکز خواهد کرد ایده ها که درجاتی از هیاهو و حرکت اولیه را دریافت کرد، اما در نهایت نتوانست روشی را که افراد عادی پول خود را مدیریت می کنند، تغییر دهند. بنابراین، با این اخطارها، در اینجا سه مفهوم فینتک دیگر از ده سال گذشته فینتک وجود دارد که موفق نشدند.
ابزارهای جستجوی مشاور مالی مستقل و خواستگاری
در اوایل دهه 2010، تقریباً 15 شرکت یک سرویس جستجوی آنلاین یا خواستگاری را راه اندازی کردند که برای کمک به افراد برای یافتن یک مشاور مالی که بهترین نیازهای آنها را برآورده می کند، طراحی شده بود. رویکرد سنتی به مشاوره مالی – که در آن افراد ثروتمند معمولاً از طریق دوستان، خانواده یا یک مشاور مالی محلی، مشاوری را برای فروش پیشگیرانه پیدا میکنند – از روندهای مدرن جستجوی محصول آنلاین عقبتر است. هر روز، مصرفکنندگان به صورت آنلاین خرید میکنند و نظرات کاربران را بررسی میکنند. منطق پشت این موج اولیه استارتآپها این بود که تجربه یافتن یک مشاور مالی باید شبیه روشی باشد که مصرفکنندگان به دنبال محصولات و خدمات آنلاین هستند.
استارت آپ های همسریابی مشاور مالی به طور کلی یکی از دو رویکرد را در پیش گرفتند. اولین رویکرد ارائه یک ابزار جستجو بود که به کاربران امکان می داد مشاوران مالی محلی را بر اساس پارامترهایی مانند دارایی های تحت مدیریت، تجربه، رتبه بندی، جنسیت و غیره پیدا کنند. تیپی باب
رویکرد دوم ارائه خدمات آنلاین مشاوره مالی بود. از مشتریان بالقوه خواسته شد تا اطلاعات اولیه در مورد درآمد، سن، دارایی، نیازها و غیره خود را وارد کنند و شرکت آنها را به یک مشاور مالی محلی که به عنوان شخصی متناسب با نیازهای آنها انتخاب شده است، معرفی می کند.
از سال 2023، هنوز چند سایت مستقل (مانند Smart Asset و Zoe Financial) وجود دارند که نوعی ابزار خواستگاری مشاور مالی را ارائه می دهند. و البته، جستجوی «مشاوران مالی در منطقه من»، آگهیهای پولی را به همراه خواهد داشت. با این حال، به طور کلی، ابزارهای جستجوی مشاور مالی مستقل و همسریابی نتوانستند به جریان اصلی تبدیل شوند. اکثر افراد ثروتمند هنوز مشاور مالی خود را از طریق روش های سنتی به جای اتکا به رویکردهای مبتنی بر وب پیدا می کنند.
این ایده به دو دلیل محقق نشد. اولاً، این استارت آپ ها نتوانستند بر مشکل ایجاد یک شبکه دو طرفه برای محصولی با چرخه فروش کند غلبه کنند. مشاوران نمی خواستند به این خدمات همسریابی بپیوندند مگر اینکه تعداد زیادی کاربر در پلتفرم وجود داشته باشد. با این حال، بدون تعداد قابل توجهی از مشاوران در این پلتفرم، این خدمات برای جذب کاربران تلاش کردند. این مشکل مرغ یا تخم مرغ با چرخه فروش بسیار کند مشاوره مالی تشدید شد.
ثانیاً، مشاوره مالی اساساً با سایر انواع کالاها و خدماتی که به صورت آنلاین فروخته می شوند متفاوت است. اگر مصرف کننده مشاور مالی اشتباهی را انتخاب کند و توصیه های سرمایه گذاری بدی دریافت کند، پیامدهای منفی بالقوه زیادی دارد. سفارش آنلاین پیتزا یا یک جفت کفش خطر یکسانی ندارد.
به نظر می رسد مصرف کنندگانی که مایلند با یک مشاور مالی کار کنند تمایل دارند فقط فردی را استخدام کنند که سطح اعتماد شخصی بالایی به او دارند. بنابراین، مدل کسب و کار مشاور مالی در برابر اختلالات جستجوی محصول آنلاین و خدمات مقایسه ای که بسیاری از صنایع دیگر را متحول کرده است، مقاوم است.