ما به تازگی با VC Mark Suster قدیمی Upfront Ventures مستقر در LA آشنا شدیم ، که آخرین بار چندین سال پیش هم یک صندوق اولیه و هم یک مرحله رشد را جمع آوری کرد و طبق گزارشات قانونی ، در حال حاضر در بازار است ، هرچند Suster نمی تواند با توجه به مقررات SEC بحث نکنید.
ما در مورد طیف گسترده ای از مسائل صحبت کردیم ، از شرط بندی بزرگ شرکت او در زمینه تجارت کوچک حرکتی پرنده (که به زودی می تواند به صورت عمومی معامله شود) ، تا دیدگاه های او در مورد امور مالی غیر متمرکز ، و رژیم تناسب اندام او (ما مجبور بودیم ، همانطور که سوستر می پرسید) از اوایل سال گذشته 60 پوند کاهش یافته است). اگر کنجکاو هستید که آن مکالمه را بشنوید ، می توانید اینجا گوش دهید. در این میان ، آنچه در پی می آید برآمده از بازتاب های او در مورد روندهای وسیع تر صنعت ، از جمله سرعت تب و تاب معاملات است.
در مورد تغییر اندازه مرحله بذر ، و مدت زمان VC برای نوشتن آنها در حال حاضر:
10 سال پیش بود که می توانستم 3 میلیون یا 4 میلیون دلار یا 5 میلیون دلار بنویسم [check] و آن را A round نامیدند ، و آن شرکت احتمالاً چند صد هزار دلار از فرشتگان و شاید برخی از سرمایه های بنیادین جمع آوری کرده بود ، و من می توانستم اطلاعات زیادی در مورد وضعیت شرکت ها بدست آورم. می توانستم با مشتریان صحبت کنم. من می توانم به حفظ مشتری نگاه کنم. من می توانم ساختار هزینه نهایی یک استارتاپ را بررسی کنم. من می توانم با منابع بنیانگذاران صحبت کنم. می توانم وقت بگذارم و فکر کنم…
سریع به جلو یک دهه ، و 5 میلیون دلار یک دور بذر است ، و در حال حاضر دور پیش از بذر و “روز صفر” شرکت ها “وجود دارد ، و توسعه بذر ، دور A و” A Prime “، B وجود دارد. به به من در واقع هیچ اقدامی متفاوت از 10 سال پیش انجام نمی دهم ، از نظر استقرار سرمایه ، مشارکت زودهنگام با موسسان ، کمک به شما برای ایجاد تیم اجرایی ، تعیین استراتژی ، کار روی قیمت گذاری ، [figure out] شما در کدام بازار هستید ، [figure out] توالی نحوه عرضه محصولات و نحوه افزایش سرمایه پایین دستی. اما فشار بر من این است که من باید تصمیمات سریع تری بگیرم. من باید زودتر با شرکت شما درگیر شوم. بنابراین من از نظر ناتوانی در نگاه به مشتریان کمی بیشتر ریسک می کنم. حتی ممکن است مشتری نداشته باشید.
در مورد اینکه چرا شرکت او از دورهای A و B امروز بیزار است و بیشتر به دورهای رشد متمایل است. (این فقط یک مدیر سابق توییتر را برای هدایت اتهام به اینجا برد و در عین حال بیش از 50 میلیون دلار به چندین شرکت نمونه کار خود از جمله Bird وصل کرده است ؛ Rally ، یک پلت فرم سرمایه گذاری برای خرید سهام در مجموعه ها ؛ و Apeel Science ، که باعث می شود پوشش های خوراکی برای میوه.)
من هرگز هیچ دور را رد نمی کنم. اما آنچه من به شما خواهم گفت این است که دور جدیدی که شاید من از آن بیزارم این است که آن را 20 تا 30 میلیون دلار می نامند. این به چه معناست؟ این بدان معناست که شما ارزش 50 میلیون دلار ، 60 میلیون دلار ، 70 میلیون دلار را پرداخت می کنید. این بدان معناست که برای واقعاً بازگشت سرمایه در سطح صندوق ، باید 5 میلیارد دلار ، 10 میلیارد دلار یا 15 میلیارد دلار یا بیشتر داشته باشید.
جهان تعداد بیشتری از آنها را تولید می کند. شاید 11 شرکت در ایالات متحده وجود دارند که استارتاپ های خالص هستند و ارزش آنها بیش از 10 میلیارد دلار است. متوجه می شوم. اما اگر می خواهید 20 میلیون دلار برای دورهایی که در آن سطح ریسک هستید بنویسید ، باید 700 تا 800 میلیون دلار تا یک میلیارد دلار سرمایه داشته باشید. و من نمی خواهم در آن تجارت باشم ، نه به این دلیل که فکر می کنم بد است ، اما این یک تجارت متفاوت است که متضمن مهارت های مختلف است. به به
ما می خواهیم خیلی زود باشیم ، مانند اولین سرمایه ، حتی اگر بخواهید شرکت خود را ترک کنید و ما شما را می شناسیم ، ریسک می کنیم. فرض کنید ما شما را در Riot Games می شناختیم ، شما را در Snapchat می شناختیم ، شما را در فیس بوک می شناختیم ، وقتی شما در Stripe یا PayPal کار می کردید شما را می شناختیم. ما در تشکیل – در روز صفر – از شما حمایت می کنیم. ما می خواهیم که [then] دورهای گران قیمت را کنار بگذارید و بعداً وارد شوید.
در مورد اینکه آیا Upfront در دورهای قیمت گذاری شده و همچنین اسکناس های قابل تبدیل سرمایه گذاری می کند ، در صورتی که سرمایه گذار حق دارد با تخفیف به دور بعدی سرمایه گذاری کند:
من فکر می کنم بسیاری از نام های اشتباه وجود دارد که دور آنها قیمت ندارد. تقریباً هر دور قیمت دارد. مردم فقط فکر می کنند قیمت ندارند. بنابراین [maybe the question is] آیا ما مایل به یادداشت های قابل تبدیل هستیم ، آیا مایل هستیم یادداشت های SAFE را انجام دهیم ، آیا مایل به انجام همه این موارد هستیم و پاسخ بله است. در حال حاضر ، اکثر اسکناس های قابل تبدیل ، بیشتر اسکناس های امن ، قیمت را تعیین نمی کنند ، اما محدودیت دارند. و سقف قیمت است. آنچه من همیشه سعی می کنم به بنیانگذاران بگویم این است که آنچه شما دارید حداکثر قیمت بدون حداقل قیمت است. اگر مایل بودید فقط سرمایه افزایش دهید و قیمت را تعیین کنید ، حداکثر را دارید و برای شما بهتر است. اما به هر دلیلی ، نسلی از بنیانگذاران متقاعد شده اند که بهتر است قیمتی تعیین نشود ، در واقع آنچه آنها انجام می دهند تعیین حداکثر است ، نه [minimum]، و من دیگر این بحث را ندارم. مردم آن را درک نمی کنند. [The short version is] ما یادداشت های قابل تبدیل را انجام می دهیم. ما چیزی را که حداکثر قیمت ندارد تأمین نمی کنیم.
در مورد چگونگی رقابت Upfront در دنیایی که معاملات در پنجره های زمانی کوتاهتر از گذشته اتفاق می افتد:
اگر بدنبال آن هستید [a firm that will invest after one call] شما به شرکت اشتباه می گویید ما زمان زیادی نداریم تا بدانیم آیا مشتریان محصول شما را دوست دارند یا خیر. حتی ممکن است مشتری نداشته باشید. اما لطفاً اشتباه نکنید ما تا آنجا که می توانیم زمان خود را صرف آشنایی با بنیانگذاران می کنیم. ممکن است قبل از ایجاد شرکت ، موسسان را به مدت پنج سال بشناسیم. ما ممکن است افرادی باشیم که آنها را ترغیب می کنند تا دیزنی را ترک کنند و به ایجاد یک شرکت بپردازند. بنابراین ما واقعاً می خواهیم بنیانگذار را بشناسیم. شرطی که ما در حال حاضر می گذاریم بیشتر بر روی مهارت ها و دیدگاه بنیانگذاران است تا بر پذیرش محصول توسط مشتری. این واقعا چیزی است که برای ما تغییر کرده است.
من همیشه به بنیانگذاران می گویم: اگر کسی بخواهد پس از یک جلسه 30 دقیقه ای به شما کمک مالی کند ، این تجارت واقعا بدی برای شما است. اگر یک صندوق در حال انجام 35 سرمایه گذاری یا 50 سرمایه گذاری یا حتی 20 سرمایه گذاری است و آن را به دلیل عدم دقت لازم دریافت می کنند ، خوب ، خوب ، آنها 19 یا 30 سرمایه گذاری دیگر دارند. اگر اشتباه گرفته اید و سرمایه گذار را انتخاب کرده اید که نه مفید است ، نه اخلاقی ، نه متمایل به ، نه حامی ، نه ارزش افزوده ، با آن زندگی می کنید. بند طلاق وجود نداره