سال گذشته، The اطلاعاتی که نشان میدهد کتاب راهنما سرمایهگذاری نرمافزار از یک دستور انحصاری در بین VCها به دانش رایج در بین همه سرمایهگذاران تبدیل شده است. این امر علاوه بر پول ارزان، سرمایه گذاری نرم افزاری را به یک بازی مالی کم حاشیه تبدیل کرده است.
با این حال، VC های سنتی هنوز در کسب و کارهای کم حاشیه خود گیر کرده اند و نمی توانند به جلو حرکت کنند و در چیز بزرگ بعدی سرمایه گذاری کنند: فناوری عمیق.
اما شاید این برای بهترین باشد. به هر حال، تا زمانی که سرمایهگذاران نرمافزار نتوانند کتاب بازی خود را بیاموزند، همچنان با معضل مبتکر دست و پنجه نرم میکنند، در حالی که به تدریج در کنار شرکتهایی که مشتاق تامین مالی آنها هستند منقرض میشوند.
به عبارت دیگر، کتاب بازی نرم افزار مرده است، نه فقط محکوم به شکست. در اینجا سه چیز وجود دارد که سرمایه گذاران نرم افزار باید قبل از سرمایه گذاری در فناوری عمیق دوباره یاد بگیرند.
حساب کردن روی یک یا دو شرکت برای بازگرداندن کل صندوق نه تنها احمقانه است، بلکه نشانه خوبی از یک تیم سرمایه گذاری است که نباید در فناوری عمیق سرمایه گذاری کند.
بازار پادشاه است. بنیانگذار شما در اینجا قدرتی ندارد
شعار اول بنیانگذار سرمایه گذاران نرم افزار به سادگی در دنیای فناوری عمیق اشتباه است. این نوع تفکر جادویی دقیقاً به همین دلیل است که کتاب بازی نرم افزار آنها محکوم به شکست است.
فن آوری عمیق ده ها سال طول می کشد تا به ثمر بنشیند، نه سال ها، و برای شرکت های فناوری عمیق عملا غیرممکن است که یک چرخش سخت را انجام دهند. انتظار از بنیانگذاران برای غلبه بر محدودیتهای فیزیکی و فناوری، سرمایهگذاری کاملاً بدی است، بهویژه در عصری که پول ارزان تمایل به تبخیر دارد.
اگر شما یک سرمایهگذار نرمافزاری هستید که به دنبال سرمایهگذاری در فناوری عمیق هستید، باید بدانید که بازار اینجا پادشاه است. نمی توان به یک بنیانگذار کاریزماتیک برای “پیدا کردن آن” در طول مسیر اعتماد کرد و تیم یک شرکت فقط به اندازه توانایی آن برای حضور در بازار آن است.
با محورهای بیرون از پنجره، یک شرکت فناوری عمیق باید بازار را از همان روز اول به دست آورد. یک فرضیه نیمه کاره و سطحی در مورد تناسب محصول با بازار و استراتژی رفتن به بازار، بازی کودکانه در دنیای فناوری عمیق است.