هنگام استخدام یک مشاور عمومی به دنبال چه چیزی باشید – TechCrunch

یک شرکت اخیر مقاله مشاوره روند رو به رشدی را نشان می دهد: بیشتر رهبران ارشد حقوقی برای انجام وظایف مشاوره عمومی به استارتاپ ها مهاجرت می کنند. برای برخی ، این تلاش برای یافتن تعادل بهتر بین کار و زندگی است (وای!) ، در حالی که دیگران مشتاق ساختن و مدیریت تیم خود هستند یا آن را فرصتی برای کار در یک شرکت ماموریت محور می دانند.

این خبر بسیار خوبی برای استارتاپ ها است ، به ویژه در صنایع تحت نظارت ، که در آن ایجاد تیم های حقوقی قوی چالش برانگیز بوده و در صورت انتخاب یک شرکت حقوقی ، هزینه ها واقعاً افزایش می یابد. بنیانگذاران می توانند استعدادهای درجه یک را پیدا کنند ، و کشف منابع مناسب برای شرکت های بزرگ تا متوسط ​​شما هرگز محتمل نبوده است.

فراوانی استعدادهای حقوقی موجود چالش ها و همچنین فرصت هایی را به همراه دارد. چه شما مدیرعامل یک استارتاپ با رشد بالا باشید و چه حتی یک شرکت فناوری متوسط ​​، پیدا کردن رهبر قانونی مناسب برای کسب و کار شما پیامدهایی خواهد داشت. این حرکتی است که می خواهید از همان ابتدا به آن دست پیدا کنید.

بدانید GC چه چیزی می تواند برای تجارت به ارمغان بیاورد

مزیت اصلی وکالت داخلی این است که آنها در هر زمینه ای از کسب و کار شما متخصص می شوند ، که به آنها اجازه می دهد مشاوره حقوقی کاربردی تر و همچنین (گاهی) ورودی منحصر به فرد در تصمیمات مختلف تجاری ارائه دهند.

شما وکیلی نمی خواهید که وحشت زده شود و هرج و مرج بیشتری را در یک محیط آشفته ایجاد کند ، و قطعا نمی خواهید وکیلی که “حقایق” را به شما و بقیه تیم مدیریت ارائه می دهد و تصمیم را به شما می سپارد ( این “تصمیم تجاری” است).

جنبه بزرگ دیگر این است که شرکتهای حقوقی ، طبیعتاً ، از ریسک بالایی جلوگیری می کنند. این امر اغلب با توانایی کسب و کار در تحقق اهداف خود در تضاد است. با این حال ، مدیران عامل برای پیشبرد تجارت ریسک می کنند و داشتن یک وکیل عالی داخلی که بتواند خطرات احتمالی این خطرات را مدیریت کند بسیار مهم است.

مدیران عامل به وکیلی نیاز دارند که بتواند برای مدیریت وضعیت پس از بروز مشکل به او اعتماد کند و همچنین از یک وکیل متفکر و واضح در ارتباط با خطرات احتمالی از قبل استفاده کند. رهبران نیازی ندارند که کسی به آنها بگوید ریسک نکنید یا وقتی همه چیز خراب می شود بگوید “من به شما گفتم”. آنها به کسی نیاز دارند که بتواند پیامدهای (خوب و بد) تصمیمات تجاری را به شیوه ای آرام ، سازمان یافته و حرفه ای مدیریت کند.

در نهایت ، هزینه یک عامل است. شرکت های حقوقی به طور سنتی نرخ ساعتی دریافت می کنند ، که مدیریت آن می تواند ناامید کننده باشد و از نظر مالی برای یک استارتاپی که سعی در جذب سرمایه دارد ، غیرقابل قبول است. در حالی که تنظیم هزینه های جایگزین در حال رایج شدن است ، اکثر شرکت ها این ترتیبات را به نمایندگی نسبتاً “وانیل ساده” محدود می کنند و برای موارد پیچیده تر ساعتی هزینه دریافت می کنند.

استخدام وکیل تمام وقت و پرداخت دستمزد مناسب به آن وکیل به شما امکان می دهد هزینه ها را بهتر مدیریت کنید و با گذشت زمان ، آنها باید مشاوره بهتری به شما ارائه دهند.

تجربه و نگرش مهم است

یک جنبه مهم برای ارزیابی اشتیاق ریسک یک نامزد اصلی قانونی است. بسیاری از وکلای داخلی ادعا می کنند “تجاری” هستند ، اما به ندرت چنین است. تعداد نسبتاً کمی از رهبران داخلی مایل هستند که برای تحقق یک هدف تجاری ، تقریباً ریسک خاصی را بپذیرند.

چیزی در مورد نحوه آموزش وکلا وجود دارد که ما را وادار به بدترین سناریو می کند ، اما در واقعیت ، فاصله زیادی بین ریسک پذیری و سناریوی فاجعه آمیز وجود دارد. GC های بزرگ تصمیم تجاری می گیرند ، ریسک را متحمل می شوند ، و این کار را با اطمینان انجام می دهند که می توانند نتایج را برای حفظ ارزش تجاری تصمیم و در عین حال مدیریت امور برای جلوگیری از بدترین سناریو مدیریت کنند.