فیس بوک به تازگی عینک آفتابی پوشیدنی مورد انتظار خود را اعلام کرده است که می تواند از دید کاربر فیلم ضبط کند. علیرغم بسیاری از واکنش های تند و تیز ما به این محصول جدید ، یکی از تصمیمات فیس بوک در این راه اندازی به احتمال زیاد در مواقعی که Google Glass شکست خورد موفقیت آمیز خواهد بود.
با برداشتن صفحه ای از برنامه درسی مدرسه کسب و کار ، فیس بوک از یک ابزار استفاده کرد رویکرد مثر راه اندازی آن با همکاری Ray-Ban-درسی که همه مدیران محصول جدید به یاد داشته باشند.
برای درک بهتر این موضوع ، ابتدا باید Google Glass را دوباره مرور کنیم. در سال 2011 به عنوان نمونه اولیه فقط برای کاربران منتخب راه اندازی شد. مطابق با رویکرد گوگل با راه اندازی بتا در آن زمان ، این کاربران 1500 دلار برای شانس خود برای بازی و آزمایش آنچه در آینده به نظر می رسید پرداختند.
با وجود اینکه یکی از بهترین اختراعات مجله تایم در سال شناخته شد ، Google Glass با مشکلات و محصول بسیار ناتمام روبرو بود. بسیاری قبلاً در مورد اینکه یکی از مهمترین شکستهای Google Glass این بود که این یک نمونه کلاسیک از استفاده از فناوری جدید بدون استفاده روشن است ، اظهار نظر کردند. مردم با Google Glass چه می کردند؟
یکی دیگر از جنبه های مهم راه اندازی Google Glass این بود که طراحی محصول در داخل انجام شد و بازاریابی توسط یک کمپین روابط عمومی تا حدودی غیر عمدی به رهبری سرگئی برین ، بنیانگذار ، انجام شد که در همه جا از سیلیکون ولی گرفته تا هفته مد دیده می شد. به به طور موثری ، گوگل در موج موفقیت خود گشت و گذار می کرد و اسباب بازی جدیدی را ارائه می داد که به نظر می رسید اجتناب ناپذیر است – اما هیچ کاربرد روشنی نداشت.
سریع به اوایل این ماه بروید فیس بوک عینک آفتابی پوشیدنی جدیدی را معرفی کرد که بلافاصله و اغلب با Google Glass مقایسه می شود. س Theالی که در ذهن همه وجود دارد (غیر از این که آیا شخص کنار من بدون اجازه من ضبط می کند) این است که آیا تلاش فیس بوک مانند Google Glass خواهد بود؟ با این حال ، تصمیم برای همکاری با Ray-Ban ، سازنده برتر عینک آفتابی ، برای استفاده از یکی از شناخته شده ترین مارک ها ، عینک Wayfarer ، به عنوان پوشیدنی واقعی ، احتمالاً نسخه فیس بوک را موفقیت آمیز خواهد کرد.
در حالی که فیس بوک بیش از یک دهه از آغاز کارآفرینی خود فاصله دارد ، مانند بسیاری از شرکت های بزرگ فناوری ، لزوماً باید در نواحی نوآوری به منظور جلوگیری از قدیمی شدن محصول یا خدمات پلتفرم های خود ، کاوش کند. این بدان معناست که بسیاری از محصولات راه اندازی شده که فیس بوک معتقد است آنها را ملزم به حرکت در موقعیت های خطرناک و ناشناخته – اما موارد ناشناخته – می کند. تفاوت در چیست؟
موضوعی که فیس بوک و بسیاری از آینده پژوهان فناوری با آن روبرو هستند ، همان چیزی است که بسیاری از آن به عنوان عدم قطعیت Knightian یاد می کنند. در سال 1921 ، فرانک نایت تحقیقی را منتشر کرد که بر تفاوت مهم بین ریسک و عدم قطعیت تأکید می کرد. برای چهار شرکت بزرگ فناوری ، خطر مدیریت درآمد است تا اطمینان حاصل شود که سهم بازار بین درآمد تبلیغات فیس بوک در سال آینده از گوگل پیشی می گیرد.
هر دو شرکت سابقه رشد درآمد دارند ، بنابراین ما می توانیم از برخی داده های تاریخی برای پیش بینی نسبتاً مناسب در مورد آینده استفاده کنیم. نکته کلیدی در اینجا این است که ابزارهای پیش بینی قدرت دارند و بنابراین در تصمیم گیری استفاده می شود.
اکنون مقایسه آن وضعیت با موفقیت شیشه فیس بوک وضعیت کاملاً متفاوتی است. از چه سوابق تاریخی می توانیم استفاده کنیم؟ آیا تقاضا مشابه سال اول اپل واچ خواهد بود؟ یا بیشتر شبیه Zune خواهد بود ، تلاش مایکروسافت برای رقابت با iPod؟ نکته این است که تقاضا برای این محصول ناشناخته است و پیش بینی در موقعیت های ناشناخته ارزش بسیار کمی دارد – که ما می توانیم از آن به عنوان عدم قطعیت شوالیه نیز یاد کنیم.
بنابراین چرا فیس بوک موفق تر خواهد بود؟ از آنجا که فیس بوک دیگر یک استارتاپ نیست ، از یک روش کارآفرینی کلیدی برای افزایش شانس خود استفاده کرد. به عبارت دیگر ، این شرکت با همکاری Ray-Ban از رویکرد م effectثر در راه اندازی شیشه فیس بوک استفاده کرد.
در حالی که گوگل سعی کرد طرح عینک های جدید خود را اختراع کند – با استفاده از تخیل خود در مورد آنچه مردم می خواستند – فیس بوک از طرحی استفاده کرد که قبلاً قطعیت هایی در اطراف آن وجود داشت. هنگامی که یک شرکت یا کارآفرین در حال راه اندازی یک محصول یا خدمات جدید است ، همکاری مشترک یک راه کلیدی برای به دست آوردن کنترل نتایج است که ابزارهای پیش بینی کننده شکست می خورند. اثرگذاری یک روش کارآفرینانه است که کارآفرینان را تشویق می کند تا از جنبه هایی که در کنترل آنها است یا می توانند در کنترل آنها باشند استفاده کنند.
شما این کار را با شروع به اینکه چه کسی هستید ، چه می دانید و چه کسی را می شناسید ، انجام دهید. فیسبوک به جای تلاش برای پیش بینی آنچه مردم در یک عینک دوست دارند و به جای این که خود نحوه فروش این عینک را یاد بگیرد ، از دانش بزرگترین بازیکن بازار استفاده کرد.
فیس بوک با یافتن شخصی که می شناسد به او کمک می کند تا در عدم قطعیت اصلی محصول جدید خود راهنمایی کند ، از طریق ناشناخته ها پیش رفت. به همین دلیل ، شانس بیشتری برای موفقیت دارد.
در نهایت ، نوآوری های جدید در محصولات مصرفی به طور فوق العاده ای نامعلوم هستند (بدون ریسک) و اکثر آنها شکست خواهند خورد. این بدان معناست که حتی با مشارکت Ray-Ban ، می تواند به راحتی بسیاری از پارامترهای دیگر را نادیده بگیرد ، اما مانند یک کارآفرین خوب ، فیس بوک با استفاده از یک رویکرد کارآفرینانه کلیدی برای معرفی محصول خود-شانس موفقیت خود را افزایش داده است.